سانسور، ترجمان استیصال جامعه ایست که هیچ جواب منطقی و حتی غیرمنطقی برای چالش های خود نمی یابد ، نتیجه التقاط تاریخی اندیشه و انگیزه است ، فرزند نامشروع جوامع طبقاتی است که در پی طبقاتی ساختن اندیشه هاست و "آزادی اندیشه"مطعون ترین و مذموم ترین مفهوم فضای مه آلود سیاسی ماست که همواره هجمه عظیمی از تهدید و توهین و تکفیر به سویش می آیند.

این روزها عبارت " مشترک گرامی دسترسی به این سایت مقدور نمی باشد "اصلا پیام عجیبی نیست ، حتی سخنان وزیر ارشاد مبنی بر تخلف ۷۰ درصدی کتاب در دولت های قبلی ،تعجب کسی را بر نمی انگیزد، جالب تر آنکه هیچ نویسنده ای نیز از سانسور کتابش شرمگین نمی شودحتی در ذهن عوام هم این سوال را تداعی نمی کند که چرا این گونه حکم اعدام برای آن اثر صادر شده است . همان طور که حکم توقیف نشریات منتقد ، تازگی ندارد ، حتی گلایه های نویسندگان و هنرمندان هم از سانسور آثارشان تکراری و یکنواخت شده است .

سیاستگذاران فرهنگی ما ، خدا منشانه بر مسند قدرت تکیه داده اند و چون داور میدان فوتبال از این سو به آن سوی میدان می دوند و به این و آن کارت قرمز نشان می دهند و نویسنده و هنرمند را کارمند دون پایه ای میخواهند که هرچه عقل ناقص آنان می پسندد ، در کتاب وجود خود بپروارانند.

اما عجب آنکه فاجعه پس از سانسور اثر هنری رخ می دهد ، هنرمند چه سانسور را بپذیرد و سر خم کند و چه از آن استنکاف کند و به خلوت خود بخزد ، مغلوب گردیده است . اگر به هر بهانه ای سانسور را قبول کند و وفاداریش را به آفرینش خود زیر سوال ببرد و از احساسات باطنی اش بخواهد که زین پس دروغ بگوید ، نه تنها دیگر اندیشه ای به ذهن او راه نمی یابد بلکه کلماتی که تا کنون از فرط تردی دائم در ذهن خلاقش آب می شدند و بوجود می آمدند با این دوگانگی او کم کم به سنگ تبدیل خواهد شد که مگر نه آنکه هنرمند هرچه را که احساس می کند به تصویر در می آورد و حتی اگر راه دوم را انتخاب کند و در مقابل جبر حکومت ، سبک سری کند و سانسور را به استهزا بگیرد و عطای مخاطب بی شمار را به لقای آزادی ببخشد ، نا خودآگاه به گوشه عزلت تبعید خواهد شد و شاید دچار رادیکالیسمی ناخواسته در عبور از خط های قرمز شود .

سخن کوتاه ، آنکه هیچ شکی نیست که سانسور اندیشه را مثله می کند و راه را برای رواج تعلیمات خرافات در جوامع بی منطق باز می کند ولی خود سانسوری ، فجیع ترین اثرسانسور است ، آنجا که نویسنده در انتخاب هر کلمه تردید می کند که آیا از خط قرمز عبور کرده است یا خیر . چه انتخاب کند که عصیان کرده و در فرطه رادیکالیسم قرار می گیرد و چه رها کند که دچار خود حذفی شده است و این چنین است که سقوط با تخدیر ادبیات و هنر آغاز می شود.

پ.ن: متاسفانه صراحی دات آی آر توسط کمیته (کارگروه جرائم اینترنتی) از دسترس خارج گردیده، به تمام دوستان پیشنهاد پیگیری این مقال ها را در گودر را دارم، ولی از روی سبک سری صراحی.org را بر جای بزرگ .ir می نشانم تا بدانند که اندیشه زندانی نمی گردد.

لینک این مطلب در آی طنز