تهران‌گردی


- توپخونه، حقیقت همیشه زنده تاریخ است.

- آپادانا را خدا آزاد کرد.

- تخت طاووس پاره تن من بود.


فید صراحی 


مادر! پسرت به خانه بازگشته!



ارنست هاس این عکس را در سال 1947 به تصویر کشید. سال‌ها بعد از مرگ مایاکوفسکی، شاعری که برای این عکس شعری سرود:

غمگینم

چونان پیرزنی

که آخرین سربازی که از جنگ برمیگردد

پسرش نیست.


فید صراحی


شکست یا پیروزی


چه می‌شود گفت در مورد کمانداری که خدنگ تیر خویش را به سوی خود نشانه رفته است. شکست او پیروزی و پیروزی او شکست است.
گیلبرت گارسین، عکاس نبود؛ کارگر یک کارخانه لامپ‌سازی بود. وقتی در 65 سالگی از کارخانه بازنشسته شد. برای پرکردن اوقات فراغتش یک دوربین عکاسی خرید. به علت کهولت سن، قادر به مسافرت یا خروج از خانه نبود تا اینکه در یک مسابقه عکاسی برنده‌ی یک دوره آموزشی مونتاژ عکس شد. کلاسی که به زعم خودش، زندگی‌اش را دگرگون کرد.
گارسین روی میز خود ماسه می‌ریخت و با دو چراغ مطالعه نورپردازی می‌کرد. یک دستگاه اسلاید هم معولا تصویر آسمان را روی دیوار می‌انداخت. عکس‌هائی را که قبلا گرفته بود را روی میز می‌چید و از آن‌ها عکس می‌گرفت. نتیجه کار آنقدر فوق‌العاده بود که شاید نتوان نظیری برای این عکاس پیدا کرد. فلسفه، جهان بینی و خلاقیت عکس‌های او به حدی برجسته بود که عکس‌هایش به دفعات متمادی مورد تحسین و ستایش قرار گرفت.





فلسفه و احساس شاعرانه، دو ویژگی تمامی عکس‌های اوست.  دو عکس بالا را عاشقانه‌های شبانه و تغییر جهان نام نهاد. برای دیدن دیگر آثار این هنرمند می‌توانید به سایت شخصی وی یا به جستجوی گوگل نگاهی بیاندازید

فید صراحی

قهوه تلخ و پژو آردی


ما ایرانی‌ها استاد بی‌بدیل ترکیب پدیده‌های متضاد هستیم. یک روز موتور پژو را روی پیکان می‌گذاریم. فردا، نوبت موتور پیکان است که بر جان پژو می‌نشیند. یک روز دیگر هم موتور پژو را بر روی خودروی ملی و دیگر بار موتور زانتیا بر گرده‌ی پژو. نتیجه واضح و روشن است: شکست!

قهوه تلخ، آخرین مجموعه مهران مدیری، همه چیز دارد. بازیگران تراز اول، کارگردان با تجربه و صاحب سبک، دکوپاژ عالی و نورپردازی و حتی گریم مناسب. اما قهوه تلخ، مجموعه خوبی نیست. اما چطور ممکن است که برآیند یک تیم قوی و حرفه‌ای، در جذب مخاطب عمومی متناسب با هزینه‌های آن و انتظار افکار عمومی به موفقیت چندانی دست نمی‌یابد. و چه بسا اگر شهرت عالم‌گیر مدیری و جوایز رنگارنگ این مجموعه نبود؛ شاید نتیجه بسیار غم‌انگیزتر بود.

نویسندگی مجموه تلخ به عهده خشایار الوند و امیرمهدی ژوله است. خشایار الوند، فیلمنامه‌نویس با تجربه و باهوشی است. امیرمهدی ژوله هم یکی از بهترین ژورنالیست‌های طنز ایران است. اما اشتباه استراتژیک مدیری آنجا اتفاق می‌افتد که می‌خواهد از ترکیب این دو یک فیلمنامه طنز بیرون بکشد.

مهران مدیری پس از قطع همکاری با پیمان قاسم‌خانی در مجموعه مرد هزار چهره به سراغ این دو نفر آمد. در مرد دو هزار چهره، این ضعف، به خوبی نمایان نشد. چرا که شخصیت‌های مرد دو هزار چهره، تکرار مجموعه قبلی بودند که توسط یکی از بهترین فیلمنه‌نویس‌های طنز به نگارش در آمده بود. اما حکایت قهوه تلخ، حکایت دیگری‌ست.

قهوه تلخ، طرح خوبی دارد. پرتاب یک استاد تاریخ مقراراتی و قانون‌مند به یکی از بل بشوترین دوره‌های تاریخ می‌تواند بستر خوبی برای پرداخت یک قصه باشد. به اعتقاد نگارنده، در فیلمنامه‌نویسی طنز، هیچ رکنی به اندازه کنتراست شخصیتی، دست نویسنده را برای پرداخت داستان باز نمی‌گذارد. آنارشی حاکم بر دربار آن زمان می‌تواند ضامن یک داستان خوب و دلچسب برای خلق یک مجموعه طنز باشد. ولی در قهوه تلخ، به رغم همه‌ی تلاش‌های تیم نویسنده، شخصیت‌های مناسب خلق نمی‌گردد. و اغلب چهره‌های این سریال نوعی تیپ هستند که با یک شخصیت تکرار و تکرار می‌گردند. تنها کنتراست شخصیت‌های این مجموعه بین سیامک انصاری اتفاق می‌افتد و بقیه بازیگران. در واقع، ما شاهد دو شخصیت در بستر روایت داستان بیشتر نیستیم. شخصیت نیما کریمی زند با بازی سیامک انصاری و شخصیت بقیه بازیگران این فیلم با شخصیت یک آدم دغل و  حقه‌باز که در آنارشی حکومتی به دنبال سود و منافع شخصی هستند. ایراد کار آن‌جا مشخص می‌شود که شما می‌توانید کلیه دیالوگ‌های داموس الملک را به اتابک ببخشید یا از دواء المک بخواهید که دیالوگ‌های اقبال السلطنه را بگوید. حال، به دلیل عدم وجود کنتراست شخصیتی، بار طنز این مجموعه فقط بر روی دوش سیامک انصاری می‌نشیند که موقعیت‌ها و سکانس‌های کمیک خلق کند و بخواهد که بیننده را به خنده واردار کند. دلیل این مدعا همین بس که کافی‌ست تنها یک قسمت، سیامک انصاری را حذف کنید؛ تا مرگ طنز این مجموعه را با چشمان خود ببینید. مهران مدیریِ بازیگر هم در نقش بلوتوس، توفیقی نمی‌یابد. شخصیت بلوتوس آن‌قدر توسط بقیه بازیگران تکرار شده است که حتی گم شدن بلوتوس در قسمت‌های اخیر و حذف یکی از بهترین بازیگران طنز ایران، هیچ خدشه‌ای به داستان وارد نمی‌کند.

کریستوفر نولان در مصاحبه‌ای گفته بود که فیلمنامه مهم‌ترین اصل سینمای من است. موضوعی که در مجموعه قهوه تلخ با یک اشتباه تاریخی فراموش می‌شود و یکی از پر دکوپاژترین مجموعه‌های طنز ایران را دچار تنزل می‌کند و یک پوئن منفی برای مدیریِ کارگردان و هزار پوئن منفی برای مدیریِ بازیگر به علت ایفای یکی از بی‌خاصیت ترین نقش‌های مدت عمرش ثبت می‌کند.


بازنشر در خبرگزاری انتخاب، قطره،  پارسینه و خبرگزاری الف

راهنمای کنکور 90


- هر جمله‌ای که جای فعل و فاعلش برعکس بود؛ از امام خمینی است.

- علت کلیه موفقیت‌های ایران،  ظهور اسلام است

- جواب کلیه سوالات " این شعر از کیست؟"، علیرضا قزوه است.

- هیچ موفقیتی در سال‌های 1357 تا 1384 رخ نداده است.

- هر گزینه‌ای در هر سوالی(حتی فیزیک و شیمی) که به "ولایت فقیه" اشاره داشت؛ همان گزینه درست است.


فید صراحی