تعامل مجلس و دولت


به دنبال اعلام معاون پارلمانی رئیس جمهور مبنی بر پانزده پیشنهاد دولت جهت اصلاح آئین نامه داخلی در راستای تعامل بالاتر دولت و مجلس، برخی از پیشنهادت به شرح ذیل اعلام می‌گردد:


1-     برای جلوگیری از فامیل بازی و پارتی بازی، اقوام رئیس مجلس، از جمله برادرزن و پسرخاله نتوانند کاندیدای مجلس شورای اسلامی شوند.

2-     در راستای جلوگیری از دعواهای فامیلی بین روسای قوا ، اقوام درجه یک روسای سه قوه نمی‌توانند رئیس مجلس شوند.

3-     مجلس اصلن راس چیزی نباشد.

4-     سوال از رئیس جمهور نیاز به چهارصد امضا داشته باشد.

5-     مدت زمان سرپرستی یک وزارتخانه از سه ماه به چهارسال افزایش یابد.

6-     استیضاح کلن چیز بدی است و در موارد ضروری نیاز به 300 امضا داشته باشد.

7-     دولت هر وقت صلاح دید و هر وقت دلش خواست وزیر معرفی کند.

8-     مجلس موظف است در هر روز حداقل یک بیانیه با امضای دویست نماینده در حمایت از دولت ارائه کند.

9-     با تشکر از مجلس شورای اسلامی، لطفا وقت حمید رسائی و کوچک‌زاده افزایش یابد.

10- از آنجائیکه مشت نمونه خروار است؛ برای رای اعتماد به وزیران معرفی شده، تنها نیاز به یک رای موافق است.

11- برای جلوگیری از دخالت‌ها و غرض‌ورزی‌های عادل فردوسی‌پور و برنامه نود، کمیسیون اصل نود منحل گردد.

12- سازمان محاسبات کل کشور اگر خیلی زرنگ است برود حساب آقازاده‌ها را بررسی کند. بازم بگم؟

13- اگر دولت به علت خدمت‌رسانی و مهرورزی قادر به ارائه بودجه سال آینده  در پایان سال جاری نشد؛ دولت بتواند با استفاده از ساعت‌ها کار کارشناسی یه فلاپی دیسکت را به عنوان بودجه در دو سال آینده ارائه کند.

14- هیچ نماینده‌ای حق ندارد از عدد دو در گفتار خویش استفاده کند؛ بدیهی است که استفاده از عدد چهار به عنوان گزینه جایگزین، باعث تعامل بالاتر خواهد شد.

15- معاون پارلمانی رئیس جمهور و وزرا حق رای داشته باشند.


منتشر شده در  آینده نیوز، آفتاب، قطره و الف


فید صراحی


اینجا بدون تنسی ویلیامز


"ترجمه مثل زن است؛ اگر زیبا باشد؛ وفادار نیست. اگر وفادار باشد؛ زیبا نیست".

هر اثر هنری در جریان ارتباط با مخاطب، شیوه بیان خود را با توجه به کارکردهای ساختاری و معنایی زبان خود دارد. اما قلب و تعدیل، نتیجه محتوم هر ترجمه یا اقتباس از آثار هنری است. ترجمه آثار هنری کاری سهل و ممتنع است. سهل در برگرداندن واژه‌ها و ممتنع از آن جهت که همیشه حفط زیبایی و دل‌ربائی اثر هنری نیازمند بازی و تغییر با عناصر اصلی آن اثر می‌باشد که نویسنده یا مترجم را سوق می‌دهد به برزخ اصالت و تعدیل معنائی. در ترجمه و اقتباس از آثار هنری، مترجم یا نویسنده همیشه در ورطه شک و تردید دست و پا می‌زند از یک سوی وظیفه دارد که طی فرآیند نوشتن، زیبائی اثر را به مسلخ نبرد و از طرفی بیم دارد که به اصالت متن خیانت نکند.

اینجا بدون من ، با نام منحصربفردی که بهرام توکلی برای فیلمش انتخاب کرده است؛ اقتباسی‌ست از باغ وحش شیشه‌ای تنسی ویلیامز. اینجا بدون من، قصه و سوژه‌ی جذابی دارد. بازی‌ها خیره‌کننده و مثال‌زدنی‌ست. دیالوگ‌ها و سکانس‌بندی به بهترین نحو ممکن اجرا شده است. توکلی حتی رنگ‌ها را خوب می‌شناسد. او همان‌طور که با استفاده از رنگ آبی در فیلم پابرهنه در بهشت، سردی فضای آسایشگاه را به بیننده القا کرده بود؛ در این فیلم نیز با رنگ قهوه‌ای و کرم در انتقال تلخی و تراژدی داستان، موفق عمل می‌کند. یا در پایان فیلم با استفاده اغراق‌آمیز از رنگ سبز، اتوپیا و بهشت پرسوناژهای فیلم را به تصویر می‌کشد.

اما همان‌قدر که توکلی کارگردان در این فیلم دقیق و مطمئن گام برمی‌دارد؛ توکلی فیلمنامه‌نویس در اقتباس  از نمایشنامه متزلزل است و با شک و تردید قدم به جلو می‌گذارد. بر خلاف، منتقدانی که اینجا بدون من را فیلم سرگردانی می‌دانند. اینجا بدون من، روایت سرگردانی قشر پائین جامعه است. سرگردانی آدم‌ها و سرگردانی فیلمنامه‌نویس! فیلمنامه‌نویس، آن‌قدر شیفته سرگردانی پرسوناژهای قصه می‌شود که خود در روایت آن، سرگردان می‌ماند.

در نمایشنامه تنسی ویلیامز، نقش مادر، یک پرسوناژ دوشخصیتی است که گاهی می‌خواهد تنه‌ای به روشنفکران بزند. ولی توکلی در خلق نسخه ایرانی این شخصیت، به خطا می‌رود. و علی‌رغم بازی فوق‌العاده‌ی فاطمه معمتدآریا، شخصیتی کاریکاتورگونه ارائه می‌شود که قهقه‌ی تماشاچیان را بر می‌انگیزد و همین خنده آنقدر مخاطب خاص را اذیت می‌کند که  چرا توکلی در خلق این شخصیت، این قدر بی‌احتیاطی کرده است؟

توکلی در ایرانی کردن موقعیت‌ها و گره‌های داستان نیز سردرگم می‌ماند؛ گاهی وفادار به اصالت متن می‌ماند، گاهی با دغدغه ارائه مفهوم اقتباس می‌کند. خرید کاناپه، عروسک‌های شیشه‌ای و حتی دلیل مسافرت پسر قصه می‌توانست جایگزین‌های بهتری داشته باشند.

اما اوج سرگردانی فیلمنامه‌نویس را می‌توان در پایان فیلم جست. آنجا که حتی توکلی نمی‌داند که فیلم را برای چه مخاطبی می‌نویسد و دائما در تردید آن است که آیا مخاطب پایان فیلم خود را درک کرده است یا خیر؟ و نتیجه یک نریشن بولد است که در سکانس پایانی صابر ابر قصه فیلم و تم داستان را به ناشیانه‌ترین وجه ممکن روایت می‌کند.

منتشر شده در خبرگزاری نقد سینمای ایران و خبرگزاری الف


فید صراحی


مجلس الکترونیک

 

به دنبال نصب دستگاه تشخیص اثر انگشت برای رای نمایندگان مجلس با هزینه دویست میلیون تومان ناقابل برای جلوگیری از تقلب و اجرای سیستم الکترونیک رای دادن برای جلوگیری از فریادهای دو دو نمایندگان محترم مجلس شواری اسلامی، رئیس مجلس اعلام کرد که  موج جدیدی از نرم‌افزارها و اپلیکیشن‌ها برای بهبود عملکرد نمایندگان  نصب و راه‌اندازی خواهد شد. دکتر علی لاریجانی در ادامه برخی از این دستگاه‌های الکترونیک را به شرح ذیل برشمردند:

 

سیستم پیشرفته مشاعره: این نرم‌افزار و اپلیکیشن که برای زمان رای اعتماد به وزیران طراحی شده است، بدین نحو عمل می‌کند که هر نماینده مخالف یا موافق می‌بایست برای شروع نطق خود در دفاع یا انتقاد از وزیر از یک بیت شعر استفاده کند. این شعر باید به نحوی انتخاب گردد که اولین حرف اولین کلمه شعر نماینده با  آخرین حرف آخرین کلمه شعر نماینده قبل یکسان باشد. در غیر این‌صورت به صورت اتوماتیک میکروفون نماینده وصل نمی‌شود.

 سیستم مکانیزه پس گرفتن امضای استیضاح: در این سیستم پیشرفته به محض قرار گرفتن معاون پارلمانی وزیر یا معاون پارلمانی رئیس جمهور کنار نماینده، طی یک فرآیند پیچیده امضای نماینده از درخواست استیضاح وزیر حذف می‌گردد و امضای درخواست استیضاح به زیر ده نفر کاهش می‌یابد

 سیستم مکانیزه تشخیص مدرک تحصیلی: این تکنولوژی که با توجه به مصوبه جدید مجلس طراحی شده است؛ قادر است، به محض حضور نماینده در صندلی، به صورت رندوم یک سوال از نماینده می‌پرسد و مدرک تحصیلی نماینده را تعیین کند. بدین صورت که اگر نماینده سر خود را بخاراند، مدرک وی را دیپلم در نظر می‌گیرد. اگر از بغل دستی سوال کند؛ مدرک وی لیسانس خواهد بود ولی اگر پقی بزند زیر خنده، مدرک وی فوق لیسانس یا بالاتر می‌باشد و طبق مصوبه جدید، مجاز به رای دادن می‌باشد.

 سیستم تشخیص دکتر علی لاریجانی: این سیستم با استفاده از سنسورهای خاص، قادر می‌باشد به محض تشخیص دکتر علی لاریجانی، یک فرهنگ لغت دهخدا و معین آنلاین، در اختیار کلیه نمایندگان قرار می‌دهد که در صورت استفاده دکتر از واژه‌های قرن پنج، نمایندگان قادر به ترجمه و درک سخنان ایشان باشند.

 سیستم تشخیص دکتر علی مطهری: این نرم‌افزار که با مشقت و تلاش گروهی تیم نرم‌افزاری طراحی شده است  به محض حضور دکتر مطهری بر روی صندلی به صورت پیش‌فرض، رای مخالفم به تمامی مصوبات مجلس داده می‌شود و یک نسخه درخواست سوال از رئیس جمهور برای کلیه نمایندگان ارسال می‌شود.

 

سیستم تشخیص دکتر مهدی کوچک‌زاده: در مکانیزم به کار رفته این سیستم به محض ورود آقای کوچک‌زاده به صحن علنی مجلس، یک آلارم هشدار به دکتر علی مطهری فرستاده می‌شود و کلیه لوازم التحریر روی میز نمایندگان پنهان می‌شود و همچنین به کلیه لایحه‌های دولت، رای موافق داده می‌شود. از دیگر امکانات این اپلیکیشن می‌توان امکان چت تصویری و چت صوتی با آقای حمید رسائی اشاره نمود.

  سیستم تشخیص محمدرضا باهنر: طراحی و اجرای این سیتسم وقت و انرژی زیادی را از گروه سازنده گرفت و تیم تخصصی طراحی ساعت‌ها و روزها روی این سیستم مشغول تست و آزمایش بودند .در تکنولوژی این سیستم نوشته شده است که این سیستم با استفاده از سنسورهای ویژه می‌تواند به محض آغاز رای گیری، صندلی آقای باهنر را به نحوی تغییر دهد که آقای باهنر مجبور شود از روی صندلی بلند شود و به سراغ دیگر نمایندگان رفته و با آنها مشغول مذاکره و رایزنی شود.

 

منتشر شده در خبرگزاری الف


پاپاراتزی




پاپاراتزی در زبان ایتالیایی به نوعی پشه مزاحم اطلاق می‌شود. ولی بیشتر از آن‌که این نام منتسب به پشه‌های ایتالیایی باشد؛ به عکاسان زیرکی اطلاق می‌شود که با مهارت و فراست در پی گرفتن عکس‌های پنهانی از اشخاص معروف هستند. عکاسان پاپاراتزی مانند جاسوسان حرفه‌ای ساعت‌ها، روزها و گاها ماه‌ها سوژه خود را تعقیب می‌کنند تا بتوانند عکسی از سوژه خود بگیرند که تا به حال در ویزور هیچ عکاسی دیده نشده است.

نام عکاسی پاپاراتزی با نام رونه گاللا عجین شده است؛ عکاس مشهور آمریکایی که مانند پشه، پابه‌پای سوژه‌های خود می‌رفت. اما داستان از آنجایی آغاز شد که گاللا می‌خواست عکسی از مارلون براندو بگیرد.

او ستاره‌ی بداخلاق سینما را قدم به قدم تعقیب می‌کرد. مزاحمت‌های او تا آنجائی ادامه یافت که براندو از دست گاللا شکایت کرد. دادگاه ایالتی، گاللا را  به رعایت فاصله دو متری از مارلون براندو محکوم کرذ. گاللا ولی دست بر دار نبود؛ تعقیب‌ها همچنان ادامه داشت. عاقبت آقای پدرخوانده آنقدر عصبانی شد که با مشت به جان عکاس افتاد، این ضرب و شتم آنقدر شدید بود که فک و پنج دندان گالا خرد شد و کار به دادگاه و غرامت کشید. ولی این پایان کار نبود؛ همان‌طور که در عکس بالا می‌بینید؛ رونه گللا با کلاه کریکت و با فاصله دو متری مشغول تعقیب سوژه خود شد تا ثابت کند که از دست عکاسان پاپاراتزی، هیچ راه فراری وجود ندارد.


فید صراحی