چلیپا

 

این چلیپا رو چند سال پیش برای مسابقات هنری دانشجویان نوشته بودم . چند روز پیش که برای ارشد می خواستم ثبت نام کنم ، مجبور شدم که عکسمو اسکن بگیرم .از اونجائیکه انسان فوق العاده زرنگی ! هستم ، حیفم اومد که با این مشقت اسکنر رو در بیارم و فقط از یک عکس پرسنلی اسکن بگیرم . این خط رو هم که که ملاحظه می فرمائید ، داخل اسکنر بود . از کی اونجا مونده بود رو نمی دونم ولی چون در آوردن این برگه برایم بسیار سخت و طاقت فرسا ! بود ، یک اسکن (چقدر اسکن اسکن می کنم من ) از روش گرفتم تا بتونم تقدیم تموم دوستانم در فضای مجازی کنم

 

 

 

پی نوشت ۱: بزودی دراین مکان زلزله خواهد آمد و سبک و سیاق و زبان نوشتاری ، همگی دچار تغییرات خواهد شد . پذیرای کلیه انتقادات و پیشنهادات نیز هستیم

 

پی نوشت ۲:بزودی قیدی است که در زمینه های مختلف ، متضمن معانی مختلفی است . یعنی اگر یک زمین شناس بگوید به زودی رخ خواهد داد ، یعنی تا چند قرن دیگر احتمالا ولی از طرفی اگر یک واکنش هسته ای در یک ثانیه رخ دهد ، یک فیزیکدان صفت خیلی کند را برای آن انتخاب خواهد کرد . خوب منظور ؟ .... منظور اینکه ایم زلزله که در پی نوشت خدمت شما ایفاد گردید ، ممکن است در اواخر بهمن ماه رخ دهد . آن هم به خاطر آزمون ارشد و به توصیه یک دوست بسیار خوب .

 

پی نوشت ۳: طنز و تراژدی قضیه مطمئنا زمانی رخ خواهد داد که در ارشد ، مجاز هم نشوم

 

نوستالژیا

 

 گاهی یک چیز کوچک ، یک چیز خیلی کوچک ،یک چیز خیلی خیلی کوچک ، می تواند دستت را بگیرد و پر ت ات کنند به خیلی دورترها

وقتی با فشار ،خودش را از قفسه سینه تا استخوان کنار حنجره ات بالا می کشد ،و از چشم هات سرازیر می شود ...سکوت می کنی ،سکوتی تلخ و معنا دار ، به احترام همه آنچه از سر گذرانده ای ، همه آنچه از سرت افتاده

این جور وقت ها ست که زندگی ستمگرانه به یادت می آورد که چقدر هنوز زورش زیادتر از زمان و فراموشی است . زیادتر از آنچه همه ی این ها ،روزها تا مغز استخوانت را نشانه گرفته برای سوختن ، اینکه با همه ادعایت ، با همه زمینی که خیال می کنی زیر پایت سفت است ، مرد فراموشی برای همیشه نیستی

پی نوشت ۱:یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب ...

پی نوشت ۲:اصلا حریفی در کار نبود و نیست که ما را مات کند . ما خود پات ...

پی نوشت ۳ :هوا را ازمن بگیر خنده ات را نه ...